سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روزها...

رای دادن، یک پدیده فوق ناموسی

    نظر

از آنجایی که رای دادن یک پدیده فوق ناموسی است و مردم غیور و ناموس مند ما حاضرند جانشان را بدهند اما رای مقدسشان را به همین راحتی توی صندوق نریزند لازم است نکاتی خدمت انور دوستان عزیز عرض شود.

1-در دوره قبل هر قدر حلقمان را پاره کردیم که بروید به معین رای بدهید یک سری از دوستان عزیز مدام افاضات کردند که مگر چه فرقی می کند و مگر اینها چه گلی به سر ما زده اند و همه شان سر وته یک کرباسند و ... بعدش که دور دوم شد همه شان به شکر خوردن افتادند که برویم رای بدهیم این اگر بیاد زن و مرد رو وادار می کنه چادر بزنه سرش. بعد که دیر شد و این بابا آمد و خوب فرقش حسابی رفت توی چشمشان.

2-یک سری آدمها هستند که اصولا تحریم می کنند. خدا می داند چه چیزی را تحریم می کنند.. تحریمشان هم این است که توی خانه می نشینند و آنهایی که رای می دهند را مسخره می کنند. اسمش را می گذارند مبارزه منفی. خدا می داند کجای این کار مبارزه است که آدم توی خانه اش قایم بشود و هیچ کاری نکند، هیچ کس هم توی دنیا نفهمد که او توی خانه اش نشسته و هیچ کاری نمی کند و هیچ کس هم خبر دار نشده که کسی چیز یا تحریم کرده. یکی نیست بگوید عزیزم انقدر مبارزه نکن خطرناک است.

3- این آدمهایی که تحریم می کنند فکر می کنند چون خودشان و مادر و پدر و خاله شان تحریم کرده اند و به جایش آن روز رفته اند لواسان با دختر خاله پسرخاله هایشان زده اند رقصیده اند فعالیت سیاسی و مبارزه منفی کرده اند. اینها فکر می کنند که وقتی خودشان و بقیه یک میلیون نفری که صدای آمریکا نگاه می کنند رای ندهند صندوقهای رای خالی می ماند و بعد دولت می آید توی تلویزیون اعلام می کند که فقط 5% از واجدین شرایط در انتخابات شرکت کرده اند و ما فهمیدیم که مشروعیت نداریم و حالا می خواهیم برویم کنار. سر چهار راه هم همه می ایستیم تا مردم مبارز از لواسان برگردند و ما را به تیر های برق آویزان کنند.

4-این عزیزان فرهیخته عبارت زیبایی بلدند که مفهومش این است که رای دادن به مشروعیت نظام کمک می کند. اولا که معلوم نیست که چرا در نظامی که بارها و بارها مسوولینش اعلام کرده اند که در نظام اسلامی رای مردم جایی ندارد و حکم حکم خداست که ما به اطلاعتان می رسانیم، انتخابات مشروعیت را بالا می برد. یعنی اینکه انتخابات به عنوان مهمترین رکن دموکراسی چطور مشروعیت یک نظام ضد دمکراتیک را بالا می برد.

5-ضمنا در کشوری که حداقل 40 درصد مردم از روی تکلیف شرعی رای می دهند و اسامی را به ترتیب حروف الفبا و فقط به خاطر ذخیره آخرت توی صندوق می ریزند و رایشان با آن آقای پروفسور جامعه شناس و فلان وکیل پایه یک دادگستری یک ارزش را دارد، و صدا سیما هم خیلی راحت می تواند 40% را 60% اعلام کند( که از میانگین جهانی بالاتر است) چرا باید تحریم چند تا از این مبارزان شجاع، تاثیری در مشروعیت نظام داشته باشد.

6-اگر توی آمریکا 50% مردم توی انتخابات شرکت نمی کنند برای این است که مسالی که برای بحث بین کاندیداها باقی مانده محدود می شود به حق ازدواج همجنسگرایان، رابطه با ایران و میزان حقوق بازنشستگی کارمندان که خیلی واضح است که آنهایی که نسبته به همجنسگرایی گرایش یا تضاد خاصی ندارند در انتخابات شرکت نمی کنند. اما در ایران فرق دو کاندیدا به ازدواج همجنسگرایان و بیمه مادام العمر بازنشستگان محدود نمی شود. ممکن است یکی بیاید و ایران را با جنگ نابود کند و همه ثروت مملکت را بین فک و فامیل و افراد دهاتش پخش کند و هر کسی را که اعتراض کرد زیر شکنجه بکشد و به پلیس دستور بدهد توی خیابان زنها و دختران مردم را بگیرند و بعد از تجاوز توی زندان دار بزنند و هر روز توی تمام نقاط دنیا تمسخرش کنند و پول مملکت را توی حلق کشورهای تازه کشف شده آفریقایی بریزد و روزنامه ها را ببندد و کتاب ها را ممنوع الچاپ کند و تحصیل کرده ها را فراری بدهد و هر وقت که توی تلویزیون دیده می شود تن و بدن مردم بلرزد و همه کشورهای دنیا را به تحریم و تهدید ایران وادار کند. در مقابل ممکن است کاندیدای دیگری باشد که اگر هیچ کار مثبتی نمی کند لااقل همین کارهای وحشت ناک را هم نکند. اینجاست که رای ندادن در آمریکا ممکن است تاثیر مهمی در زندگی آدم نداشته باشد اما در ایران ممکن است خودش و کشورش را نابود کند.

7-مردم ما اصولا کیمیاگران غریبی هستند. همه با هم بسیج می شوند که به کسی که مشخص است نابودشان می کند رای بدهند و فردای انتخابات همه شان شروع می کنند به پشیمانی و غلط کردن و برخی هم منکر می شوند که به طرف رای داده اند. بعد همگی بسیج می شوند که به یارو فحش بدهند و مسخره ‌اش کنند و جنبش اس ام اسی بر ضدش راه می اندازند.. بعد از چهار سال که طرف را مسخره کردند دوباره سر انتخابات می روند به یارو رای می دهند. این از آن نکاتی است که هیچ تحلیل گری تا به حال در جهان متوجه اش نشده است اما برای اولین بار در اینجا علتش را بنده عرض می کنم. هدف مردم ایران اصولا خندیدن است. مهم نیست به چه چیزی با چه کسی می خندند. خاتمی هشت سال مردم را به گریه انداخت و جیغ و سوتشان را به هوا برد حالا یکی آمده که می شود روزی سه بار به او خندید. مردم حتی به خودشان و پدرشان هم میخندند. دلیل محبوبیت سریال یوسف غیر از مسائل اروتیکش همین سوژه خنده بودندش بود.

8-ایران ده میلیون بی سواد مطلق دارد که پنج میلیونش در انتخابات رای می دهند و اگر خودشان هم نخواهند به آن بابا رای بدهند جایشان رای را می نویسند. دو و نیم میلیون هم بسیجی هست که هر کدام دو تا شناسنامه دارند که می شود پنج میلیون. پنج میلیون هم از فک و فامیل طرف و جیره خورهای یارو و خشکه مذهبی های مرتجع هستند که روی هم می شود پانزده میلیون. این پانزده میلیون همیشه به یک کاندیدای خاص رای می دهند. در کل اگر تعداد آرا حدود 30 میلیون باشد با یک تقلب پانصد هزارتایی می شود بالای 50% آرا را به دست آورد و خلاص. یعنی آرا آن پانزده میلیونی که به کسان دیگر رای می دهند فایده ای ندارد. اما نکته این است که این 15میلیون رای تعدادش ثابت است. یعنی اگر تعداد رای ها از سی میلیون بیشتر باشد آن بابا رای مطلق را نمی آورد و باید برود دور دوم. بعد از آنجایی که مردم تازه در دور دوم از خواب بیدار می شوند و می فهمند چه خبر است یک مرتبه هجوم می آورند که آن یارو انتخاب نشود. یعنی حضراتی که می خواهند این آقا رای نیاورد و نگران خودشان و بچه هاشان هستند باید به هر قیمتی که شده بیایند در انتخابات شرکت کنند تا تعداد کل آرا برود بالا و این 15 میلیون ثابت رای مطلق نیاورند.

9-از آنجایی که مردم ما خیلی با شرف و غیورند و هر چهار سال یک بار یاد جنایتهای حکومت می افتند و از آنجایی که تک تک افراد آنقدر آزاده و مهم هستند که رایشان به تقدس تمام جهان است و نمی شود خیلی راحت بروند به کسی که دستهایش آلوده است رای بدهند و وجدان پاکشان اگر خدای نکرده به کروبی یا موسوی رای بدهند تمام عمر گریبانشان را رها نمی کند و حتی اگر بدانند حضرت محمود مملکت را ویران می کند باز هم دلشان رضا نمی دهد به موسوی فالانژ و کروبی لر رای بدهند، یک راه حل پیشنهادی وجود دارد که بدون لکه دار کردن نوامیس می شود در راه نجات از نابودی تلاش کرد. به این منظور پیشنهاد می شود که تمامی عزیزان آزاده و شریف که دغدغه آزادی و آبادی ایران را دارند به سرکار خانم جنیفر لوپز رای بدهند. چرا که علاوه بر داشتن باسنی زیبا که آرزوی هر ایرانی وطن پرست و مبارزی است، سایر اندامش نیز به غایت به قاعده است و در حسن جمال هم که وصفش از حد بیرون است و صدایش هم که نیاز به معرفی ندارد و از رقصش که دیگر چه نیاز است چیزی بگویم.. حال از آنجایی که ایشان هم اصلیتی ایرانی دارند و اجداد دورش شیرازی بوده اند و خاری هستند در چشم تنگ نظران و تمامیت طلبان و با اطمینان از اینکه چنانچه در انتخابات کاندیدا می شدند هم صلاحیتشان تصویب نمی شد به او رای می دهیم تا علاوه بر دهان کجی به نظارت استصوابی، با افزایش تعداد آرا، هم از پیروزی این مردک در دور اول جلوگیری نماییم و هم وجدان و ناموسمان را حفظ کرده باشیم.

10-ختم کلام اینکه مهمترین چیز در دنیا برای چهار سال آینده این است که این آقای احمدی نژاد انتخاب نشود. نتیجه تحریم انتخابات در چهار سال پیش انتخاب ایشان شد که از تمامی تحریم کنندگان هم اول از همه انتقام گرفت. رای دادن یک پدیده ناموسی نیست و اگر هم باشد رای دو سه میلیون نفر تاثیری در مشروعیت نظام ندارد اما  در آینده کشور صد در صد موثر است. اگر قصد ندارید از کسی که به اندازه اوباما قبولش ندارید رای بدهید لااقل به جنیفر لوپز که بیشتر از اوباما هم دوستش دارید( یا هر هنرپیشه و یا سلبریتی دیگری) رای بدهید که لااقل تعداد آرا بالا برود تا ما آدمهای بی وجدان و بی ناموسی که به آدمی غیر از احمدی نژاد رای می دهیم در دور دوم فرصت دوباره ای برای دفاع از کشور پیدا کنیم.

تکمله: در انتها، به تمام مقدساتی که می پرستید قسم، کشور در وضعیتی است که یک شبه نمی شود اصلاحش کرد اما تا نابودی کاملش چند شبی بیشتر نمانده. اگر نگران جنگ و تجزیه ایرانید، اگر به آینده خودتان و بچه هاتان اهمیت می دهید. اگر نگران تحریم های همه جانبه و انزوای مطلق ایران در جهان هستید.. اگر سیصد میلیارد پول نفتی که قرار بود سر سفره‌تان بیاید سر از ناکجا در آورده. اگر از گشت ارشاد می ترسید. اگر نمی خواهید توی دانشگاهتان مرده دفن کنند. اگر می ترسید که خلیج فارس خلیج عربی بشود و جزایر سه گانه هم مثل سهم ایران از دریای خزر از بین برود. اگر به هاله نور اعتقاد ندارید. اگر فکر نمی کنید یک دختر بچه می تواند توی زیرزمین خانه اش انرژی هسته ای کشف کند. اگر تا به حال خارج از کشور رفته اید تا ببینید همه دنیا به خاطر این آقا چه تحقیری می کنندتان؛ اگر هر کدام از این چیزهایی را که من گفتم قبول دارید، تلاشتان را بکنید که این آقای احمدی نژاد دیگر انتخاب نشود.

به جنیفر لوپز و نیکول کیدمن و محمد رضا گلزار و حتی می توانید به اخراجی های 2 رای بدهید. فقط رای سفید توی صندوق نیاندازید


 

یک روز شاید یک روز...

    نظر

یک روز 
شاید یک روزکه افتاب
گیسوی نقره ای دماوند پیر را نوازش می کند
در یک غریو تندر بارانی
در یک نسیم نوازشگر بهار

یک روز شاید
همراه پرواز پرستوی عاشقی 
واژه لبخند به سرزمین سوخته من باز گردد
امید کوبه در را بفشارد
و سپیدی جای تمامی این سیاهی ها را پر کند

آن روز بر مردگان نیز سیاه نخواهم پوشید
حتی بر عزیز ترینشان



مدیریت پروژه ای یاد گرفتیم

    نظر
هفته ای که گذشت 2 جلسه از کارگاه مدیریت پروژه برگذار شد. کلاس جالبی بود و البته متفاوت. مدرس کلاس خانم دکتر میترا آرامی  (مدرس موسسه RGC اتریش و مدیرعامل موسسه مدیریت پروژه ایرانیان ) عمده زمان کلاس به صورت عملی بود و بعد از تقسیم بچه ها به 5 گروه، هر کدوم از تیم ها پروژه ای رو تعریف کردند و مرحله به مرحله و 
هماهنگ با مباحث تئوریکی که درس داده می شد، پروژه ها رو جلو می بردند.

فکرمی کنم 3 جلسه 8 ساعته دیگه باقی مونده که 1 ماه دیگه خانم آرامی از اطریش به ایران میان و  کلاس رو ادامه میدن.
 

 لینک آلبوم در facebookدکتر میترا آرامی

 

 

 

 

 


پدر خوانده و دیگر هیچ

دارم برای چندمین بار سه گانه پدر خوانده رو می بینم. 
شاید اگه فردین(هم اتاقیم) توی اون شب شوم حواسم رو پرت نمی کرد و از تصادفی که تو تعطیلات عید داشته حرف نمی زد، من هم اشتباهی درایو F لپتاپم رو فرمت نمی کردم و پوشه فیلم هام رو هم از دست نمی دادم، تا الان و برای بیست و پنجمین بار قسمت اول پدر خوانده رو دیده بودم.
آخ که چقدر من دیوانه این فیلم هستم. بیخود نیست که لقب بهترین فیلم تاریخ سینما رو به خودش اختصاص داده. هفته پیش یه هم هوای دیدنش به سرم زد و فرداش رفتم دانشگاه و از سایت تورنت ورژن اصلیشو دانلود کردم. نسخه دوبله شده اون بسیار بسیار زیبا دوبله شده و یکی از نقاط قوت فیلمه ولی خوب یه جاهاییشو سانسور کردن که تو قسمت دومش به شدت این مورد به درک فیلم لطمه زده به خصوص لوکیشنهای مربوط به سناتور گری و همینطور خیانتی که فردو در حق مایک می کنه.

ورژن اصلی رو دیدیم و حالی نیکو نصیبمان گشت.


چه باید کرد

    نظر
تجربه زندگی با افراد مختلف و تحصیل تو دانشگاه و همینطور محیط کار، یه درس بزرگ بهم داده که خودم هم بعضی وقتها فراموشش می کنم و اونم اینه که هیچ وقت راجع به آدمهای جدیدی که باهاشون آشنا می شم و قراره که این آشنایی مدتی ادامه پیدا کنه، هیچ وقت زود قضاوت نکنم. چه قضاوت خوب و چه بد. سابقاً پیش می اومد که با یه همکار و یا یه همکلاسی جدید که آشنا می شدم، با همون برخورد اول احساس خودم رو نسبت به اون آنالیز می کردم و همون ذهنیت برام باقی می موند ولی بعضی موارد با گذشت مدتی می فهمیدم که چه اشتباهی کردم و طرف اونقدر که فکر می کردم بد نیست  و حتا خیلی هم می تونم روش حساب کنم. و یا طرف به اون خوبیا که فکر می کردم نیست.
توی این یکی دو ساله که یه کم گنده تر شدم، هر دفعه که به تازگی با کسی آشنا می شم، همون اول با خودم تکرار می کنم که:

 زود قضاوت نکن، زود قضاوت نکن.....
منم زود قضاوت نمی کنم....

ولی این دفعه زود نتیجه می گیرم و بعد از یه مدتی حکم مربوطه رو راجع به طرف صادر می کنم....
ولی باز هم بعد یه مدتی همه چیز عوض می شه و اون اتفاقی که نباید بیفته، میفته.

البته شاید توقع من نسبت به اطرافیان یه کم کمه و یا زیادی زیاده که این جوری میشه.
ولی خوب این جوری میشه دیگه....
چه باید کرد.

زندگی پیچیده ای داریم. اونی که پیچیدگی شو درک نمی کنه خیلی ساده اس. 
پیچیدگی تو روابط، احساسات، رفتارها، خدا، دنیا،....
البته خوشا به حال اونی که درکش نمی کنه.


من...

    نظر

من می‌‌توانم خوب، بد، خائن، وفادار، فرشته‌خو یا شیطان‌صفت باشم

من می توانم تو را دوست داشته یا ازتو متنفر باشم،

من می‌توانم سکوت کنم، نادان و یا دانا باشم،

چرا که من یک انسانم، و این‌ها صفات انسانى است

و تو هم به یاد داشته باش

من نباید چیزى باشم که تو می‌خواهى ، من را خودم از خودم ساخته‌ام،

تو را دیگرى باید برایت بسازد و

تو هم به یاد داشته باش

منى که من از خود ساخته‌ام، آمال من است ،

تویى که تو از من می سازى آرزوهایت و یا کمبودهایت هستند.

لیاقت انسان‌ها کیفیت زندگى را تعیین می‌کند نه آرزوهایشان

و من متعهد نیستم که چیزى باشم که تو می‌خواهى

و تو هم می‌توانى انتخاب کنى که من را می‌خواهى یا نه

ولى نمی‌توانى انتخاب کنى که از من چه می‌خواهى .

می‌توانى دوستم داشته باشى همین گونه که هستم، و من هم.

می‌توانى از من متنفر باشى بى‌هیچ دلیلى و من هم ،

چرا که ما هر دو انسانیم.

این جهان مملو از انسان‌هاست ،

پس این جهان می‌تواند هر لحظه مالک احساسى جدید باشد.

تو نمی‌توانى برایم به قضاوت بنشینى و حکمی صادر کنی و من هم،

قضاوت و صدور حکم بر عهده نیروى ماورایى خداوندگار است.

دوستانم مرا همین گونه پیدا می کنند و می‌ستایند،

حسودان از من متنفرند ولى باز می‌ستایند،

دشمنانم کمر به نابودیم بسته‌اند و همچنان می‌ستایندم،

چرا که من اگر قابل ستایش نباشم نه دوستى خواهم داشت،

نه حسودى و نه دشمنى و نه حتا رقیبى،

من قابل ستایشم، و تو هم.

یادت باشد اگر چشمت به این دست نوشته افتاد

به خاطر بیاورى که آن‌هایى که هر روز می‌بینى و مراوده می‌کنى

همه انسان هستند و داراى خصوصیات یک انسان، با نقابى متفاوت،

اما همگى جایزالخطا.

نامت را انسانى باهوش بگذار اگر انسان‌ها را از پشت نقاب‌هاى
متفاوتشان شناختى،

و یادت باشد که کارى نه چندان راحت است.

 


اگه المپیک تو ایران برگزار میشد!!!!

    نظر

طبق اخرین اخبار به علت بسته نبودن جاده مسیر دوچرخه سواری که از تهران تا جمکران بود تا حالا 27 تصادف دوچرخه سواران با ماشین گزارش شده است. 

نیروی انتظامی اعلام کرد از روز اول شروع المپیک تا حالا حدود 450هزار بدحجاب و بیحجاب را پس از اینکه به تذکرات توجه نکردند بازداشت کرد و بازداشتها هم چنان ادامه دارد. 

در پی حضور بوش در مراسم افتتاحیه! ورزشکاران کمپ ایرانی برای اعلام انزجار خود کفن پوشان وارد ورزشگاه شده و در حین عبور شعار مرگ بر امریکا سر دادند. در همین راستا مردم ایران نیز تظاهراتی در گوشه کنار کشور برگزار کردند. 

به علت نبودن توالتهای عمومی در سطح شهر تهران تا الان 2350 ترکیدگی مثانه و کلیه گزارش شده که پزشکان مشغول مداوای انان هستند. 


در پی حضور تیم اسرائیل در ایران ، ایران المپیک را تحریم کرد و از شرکت در ان خودداری میکند. 

در مسابقات شنای زنان از حضور مردان جلوگیری شد و برای اینکه در موقع پخش مسابقه شئونات رعایت شود در اب گرد زغال ریختند تا اب سیاه شده و زنان دیده نشوند! در پی این تصمیم قرار شد که برنده مسابقه به قید قرعه کشی انتخاب شود. 

در مسابقات پرش با نیزه زنان به علت برگزاری مسابقات در یک مکان بسته و پایین بودن سقف انجا تا اکنون 4 نفر از شرکت کنندگان به علت برخورد با سقف ، به سقف پاشیده شدند و امدادگران مشغول جدا کردن این نفرات با کاردک از سقف هستند. 

به علت سهمیه بندی بنزین مسابقات اتوموبیل سواری و موتور سواری برگزار نشد. 

در مسابقه دو میدانی در 100 متر به علت چاله چوله بودن سیر از 10 نفر شرکت کننده یک نفر توانست خود را به 5 متری خط پایان برساند! 

مسابقات کشتی با گرمکن ورزشی برگزار میشود. 

در مسابقات اسب سواری ، شرکت کنده ایران به علت نبود اسب مناسب با الاغ شرکت کرد که در پی این اقدام کمیته المپیک این شرکت کنند را به خاطر دوپینگ از مسابقات محروم کرد. 

پس از برگزاری مسابقات قایقرانی در یکی از رودخانه های رشت بنام گوهر رود تا اکنون 150 نفر از شرکت کنندگان به بیماریهای ناشناخته و اسهال شدید مبتلا شدند. توضیح اینکه فاضلاب رشت در رودخانه گوهر رود میریزد و این رودخانه نیز به نوبه به دریا میریزد


حماقتهای یک رئیس جمهور دیوانه

    نظر
حتما تا حالا موضوع رشوه به نماینده های مجلس رو شنیدید. شخصی به نام عباسی از طرف  رحیمی مشاور پارلمانی احمدی نژاد (که مدرکی مشابه کردان داره) میاد و در نهایت وقاحت سعی می کنه با رشوه 5 میلیون تومانی به نمایندگان مجلس اونها رو وادار به پس گرفتن امضای طرح استیزاح دکتر کردان کنه. توی سایتهای خبری اومده که به احتمال فراوان این اقدام به صورت خودسرانه صورت گرفته و محمود جون از این موضوع خبر نداشته. شما باور می کنین؟
احمدی نژاد تو این سال آخری داره تو لجنی که خودش و همکارانش درست کرده دست و پا میزنه و هرچی بیشتر دست و پا میزنه بیشتر فرو میره. هم خودش رو فرو میبره و هم طرفداراشو. الانه وضع به گونه ای شده که دیگه کمتر کسی از جناح اصولگرا حاضره سنگ احمدی نژاد رو به سینه بزنه و من مطمئن هستم تو دوره آینده انتخابات ریاست جمهوری به هیچ وجه اصولگرایان حاضر نخواهند بود که از احمدی نژاد حمایت کنند و به طور قطع گزینه دیگه ای رو انتخاب می کنند.
روز سه شنبه احمدی برای دفاع از دکتر به مجلس میاد. دنبال این هستم تا از طریق یکی از اساتید اجازه حظور تو مجلس رو پیدا کنم. مطمئن هستم که جلسه جالبی از آب در میاد.