سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روزها...

اعتراضهای من (قسمت اول)

    نظر

این احمدی نژاد دیگه دل و دماغ پست جدید گذاشتن برای آدم نمیذاره. چند وقته که میخوام یه پست جدید بذارم و یه خورده از گندکاریهاش بنویسم تا یه کم دلم خنک بشه که خوشبختانه روز به روز داره یه گند جدید بالا میاره. واسه همین گذاشتم همه رو یه جا بنویسم.
امروز داششتم عکسهای دانشگاه رو نگاه میکردم که چشمم به عکسهای اعتصاب سال 84 خورد. یادش به خیر. توی این 4 سال و خورده ای حدوداً 3 اعتصاب بزرگ داشتیم که همش هم رسانه ای شد.
2 تا از اونا صنفی بود و راجع به مسائل دانشگاه و یکیش هم سیاسی. البته خورده سرو صداهایی هم بود که به پای اونا نم یرسید.

اولین اعتراض

یادمه تو اولین اعتصابی که شرکت کردم تازه 2 ماه از ورودم به دانشگاه گذشته بود. حدودای آبان 81 بود که دانشگاه به هم ریخت. من هم که تازه آش خور بودم و نمیدونستم چی به چیه، خودم رو انداختم اون جلو. چه هیجانی داشت. چه تو خوابگاه چه تو دانشگاش.
فکر کنم شروعش سر کنسروهای تن ماهی بود که در قوطیهاشون باد کرده بود. اون شب تو پارک هتل بچه ها جمع شدن و یه خورده داد بیداد کردن
و فرداش قرار شد که بچه اعتصاب رو به دانشگاه بکشونن و ناهار فردا رو تحریم کنن. فردای اون روز دانشگاه برای اینکه مثلا سر بچه ها رو شیره بمالونه ، در یک حرکت تابلو نهار رو از ساچمه پولو به جوجه کباب تغییر داد.  ساعت 12 شد و نهار شروع شد. هیچکی هیچ کاری نکرد. حدود 100 نفر هم رفتن سر میزشون و 2 لپی جوجه ها رو بالا مینداختن که انّهو دیشب هیچ اتفاقی نیفتاده. تا 1 ساعت هیچ اتفاقی نیفتاد، نه تو سلف نه هیج جای دیگه از دانشگاه. ساعت طرفای 1 بود که
بهزاد فریور اومد نهارش رو گرفت و گفت می خوام بندازمش بیرون. من هم نهارم رو گرفتم و پشت سرش رفتم و بهزاد سینی غذا رو گذاشت بیرون جلوی در سلف و من هم سینی حامل جوجه کباب نازنین رو گذاشتم جلوش. بقیه هم که ماها رو دیدن پشت بند ما نهارشون رو گذاشتن رو زمین و همینطور سلف دخترا. تا اینکه سینیها رو تا در ریاست کشیدیم.
اینجا می خوام یه اعترافی بکنم.
من 10 دقیقه بعد برگشتم و سیخ جوجه کباب خودم رو با یه سیخ از یه دیس دیگه رو برداشتم و انداختم تو خندق بلا.
بابا گرسنم بووووووووووود.

روز دوم که خواستن بچه ها بریزن تو اتاق ریاست، شیشه در اتاق رئیس شکسته شد. هیشکی نفهمید اون شیشه رو کی شکست. بعداً از اون علیه بچه سوء استفاده کردن که مثلاً شما ها به اموال عمومی دانشگاه خسارت زدین. یک نکته تاکتیکی بگم و اون اینکه هر وقت می خواین جایی اعتراض کنید و یا دست به اعتصاب بزنین، به هیچ وجه اموال اونجا رو تخریب نکنین چون اگر رو یکی از اموالشون خط بیفته، بعداً علیه تون ازش استفاده می کنند و جریان اعتراض رو عوض می کنن و جای ظالم و مظلوم رو به راحتی عوض می کنن.
راستی،

اون شیشه رو من شکستم.


 

شیشه سمت چپ بود که شکست (عکس از ایسنا)